با حضور فعالان اجتماعی، مدیران و کارشناسان نهادهای مدنی و پژوهشگران، نخستین نشست از مجموعه «جوانه که میزنیم» برگزار شد؛ این مجموعه با رویکرد گفتوگومحور به موضوع کلی تحول در نهادهای مدنی با تمرکز بر بازاندیشی در وضعیت امروز جامعه مدنی ایران و تخیل جمعی برای آیندهای پیشرو میپردازد.
نشست «تحول نهادهای مدنی؛ ضرورت یا انتخاب؟» بهعنوان آغازگر سلسلهنشستهای «جوانه که میزنیم» برگزار شد؛ برنامهای که با ابتکار مؤسسه معین و با هدف باز کردن فضای گفتوگو میان کنشگران مدنی در حوزهها و تقاطعهای مختلف شکل گرفته است. در این نشست، شرکتکنندگان با صراحت درباره مسیر پرفرازونشیب نهادهای مدنی در ایران سخن گفتند. فرشید یزدانی از قدرت جامعه مدنی در شکستن هژمونیها و تثبیت هژمونیهای جدید گفت، زهرا افتخارزاده بازخوانی تجربه نهادهای مدنی از 1376 تا امروز را در تحول از رادیکالیسم تا اهلیسازی مطرح کرد، مریم رسولیان و آنت میناسیان نیز از مجتمع رعد تجربه زیسته تحول این نهاد را از امروز تا دیروز ارائه دادند.

جمعی از فعالان اجتماعی، مدیران نهادهای مدنی، پژوهشگران و علاقمندان به حوزه سیاست اجتماعی گرد هم آمدند تا نخستین برنامه از سلسلهنشستهای «جوانه که میزنیم» را رقم بزنند؛ برنامهای که به ابتکار موسسه معین و با حمایت شورای علمی این موسسه طراحی شده و بنا دارد با فاصله گرفتن از سخنرانیهای رسمی و یکسویه، بستری برای گفتوگو، تبادل تجربه و تولید پرسش فراهم آورد.
شیما وزوایی، به عنوان نماینده موسسه معین در آغاز برنامه با اشاره به هدف این مجموعهنشستها گفت: «ما تلاش میکنیم بهجای ارائه راهحلهای فرمولوار، میدان را برای تخیل جمعی، بازاندیشی و پرسشگری درحوزه تحول سازمانهای مردم نهاد باز کنیم. شعار ما “جوانه که میزنیم” نیز از همین رو، بر استمرار و زایش تأکید دارد.
خلأ نظری، چالش قدرت، و نقش جامعه مدنی در توازن سهگانه دولت، بازار و مردم
فرشید یزدانی، پژوهشگر حوزه تشکلهای مدنی و اجتماعی، سخنان خود را با نقد تعاریف رایج از جامعه مدنی آغاز کرد. او با اشاره به خلأ نظری جدی در این حوزه گفت: «ما هنوز نگاه مشترکی به خود نهاد مدنی نداریم. آیا جامعه مدنی صرفاً فاصلهای میان دولت و ملت است یا ساحتی برای تولید قدرت، مقاومت و کنشگری سیاسی؟»
یزدانی با استناد به آرای گرامشی، جامعه مدنی را بستری برای توزیع قدرت دانست و تأکید کرد که جامعه مدنی ذاتاً سیاسی است، نه بیطرف یا غیرسیاسی. او گفت: «اگر جامعه مدنی بیش از حد تضعیف شود، راه برای استبداد باز میشود. اگر بیش از اندازه تقویت شود بدون سازوکار، به هرجومرج منتهی میشود. ما باید تعادل میان دولت، بازار و جامعه مدنی را پیدا کنیم.»
یکی از مفاهیم کلیدی در سخنرانی او، «پروای دیگری» بود؛ مفهومی برگرفته از فلسفه اخلاق که کنش مدنی را بر مسئولیتپذیری و آگاهی از نیازهای دیگران مبتنی میسازد. یزدانی با اشاره به شرایط اجتماعی امروز ایران، از اتمیزه شدن افراد و فروپاشی پیوندهای اجتماعی بهعنوان یکی از دلایل ضعف جامعه مدنی یاد کرد.

تحلیل تاریخی: چگونه نهادهای مدنی از ریشهگرایی به اهلیسازی رسیدند؟
در یکی از بخشهای نشست، زهرا افتخارزاده فعال مدنی با ارائهای مفصل به تحلیل تاریخی تحولات نهادهای مدنی از سال ۱۳۷۶ تاکنون پرداخت. او سخنانش را با تعریف مفاهیم کلیدی آغاز کرد: «رادیکالیسم در اینجا به معنای افراطگرایی نیست، بلکه به تغییرات بنیادین اشاره دارد. در مقابل، “اهلیسازی” یعنی از کارکرد بنیادین تهی کردن نهادهای مدنی و تبدیل آنها به ابزارهایی برای نمایش نظم.»
او پنج دوره تاریخی در نسبت دولت با نهادهای مدنی را تشریح کرد:
• دولت آقای خاتمی: شکوفایی ظاهری، افزایش مشارکت، رشد کمی نهادها
• دولت آقای احمدینژاد: رکود، فشار امنیتی، تضعیف نهادهای مستقل
• دولت آقای روحانی: فضای باز نسبی اما برونسپاری وظایف دولت در چارچوب نئولیبرالی
• دولت آقای رئیسی: تضعیف همراه با ادامه خصوصیسازی خدمات اجتماعی
• دولت آقای پزشکیان: ترکیب ظاهر گفتوگومدار با ساختار نظارتی شدید
افتخارزاده گفت: «ما به اسم مشارکت، با نوعی نئولیبرالیسم خزنده مواجه شدیم. وظایف رفاهی دولت به نهادهای غیردولتی واگذار شد بدون آنکه منابع و قدرت چانهزنی همراه آن منتقل شود.»
⸻
مجتمع رعد: مقاومت و تحول در حوزه حمایت از افراد دارای معلولیت
مریم رسولیان، رئیس هیئت مدیره مجتمع رعد، تجربه این مجموعه را تشریح کرد. وی از بحرانهای مالی دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ گفت: «ما حتی یک ریال از دولت نپذیرفتیم، زیرا وابستگی استقلالمان را تهدید میکرد.» او به اختلافات بنیانگذاران اشاره کرد: «گروهی به رویکرد سنتی خیریه و ایجاد کارگاه برای افراد دارای معلولیت معتقد بودند، اما گروه دیگر بر ادغام آنها در جامعه تأکید داشتند.» رسولیان افزود که رعد با حرفهایگری و جانشینپروری این چالشها را پشت سر گذاشت: «از ۱۲ سال پیش، هر عضو هیئت امنا جایگزینی معرفی کرد که نتایج موفقی داشت.» او موفقیت رعد در تغییر نگرش جامعه و استخدام افراد دارای معلولیت در نهادهای معتبر را دستاورد بزرگی دانست.
خانم میناسیان، مدیرعامل رعد، از پیوستن خود از حوزه اقتصاد به این مجموعه گفت: «پس از آشنایی با مفاهیم کوچینگ، تصمیم گرفتم در حوزهای که میتوانم تأثیر بگذارم، فعالیت کنم. تفاوت نگاه اقتصادیام با فرهنگ خیریه، مرا به تطبیق با رعد واداشت.» وی اولویت رعد را تغییر نگرش جامعه عنوان کرد: «توانمندسازی فردی کافی نیست؛ جامعه باید تفاوتها را بپذیرد.» او از پروژههای رسانهای و استفاده از فناوری برای بهبود کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت خبر داد.
سکوت در برابر اشتباهات گذشته؛ نیاز به تجربهنگاری و نقد درونی
در بخش گفتوگو با حضار، یکی از دغدغههای اصلی، فقدان مستندسازی شکستها و سکوت درباره اشتباهات گذشته بود. برخی شرکتکنندگان تأکید کردند که سازمانهای مردمنهاد ایران، بهویژه آنها که سابقه فعالیت در دهه ۷۰ و ۸۰ دارند، اغلب تنها موفقیتهای خود را بازگو میکنند و بهندرت درباره اشتباهاتشان سخن میگویند.
نهادهای مدنی: بازیگران جایگزین یا مهرههای مصرفشده؟
در جمعبندی نشست، فرشید یزدانی به نقش دوگانه نهادهای مدنی در غیاب احزاب اشاره کرد: «این نهادها در خلأ احزاب سیاسی، دو وظیفه دارند: آموزش سیاسی نسل جوان از طریق داوطلبی و الگوسازی برای کنشگری مدنی.»
او افزود: «ما نیازمند نهادهایی هستیم که علاوه بر اجرا، بتوانند روایت و تئوری تولید کنند. بدون این بُعد نظری، نهادهای مدنی در برابر نئولیبرالیسم، امنیتیسازی و فروپاشی درونی تاب نمیآورند.»
ادامه مسیر گفتگو برای تخیل آینده نهادهای مدنی
نشست «تحول نهادهای مدنی؛ ضرورت یا انتخاب؟» آغازگر مجموعهنشستهای «جوانه که میزنیم» است که بهصورت ماهانه و با تمرکز بر موضوعات متنوع مرتبط با جامعه مدنی، سیاست اجتماعی، کنشگری، عدالت جنسیتی، اتنیکی، فناوری و پایداری برگزار خواهد شد. این نشستها با هدف تداوم گفتوگوی انتقادی، مستندسازی تجربهها و ایجاد همفکری میان فعالان حوزه اجتماعی، در محل مؤسسه معین میزبان علاقهمندان، پژوهشگران و فعالان این حوزه خواهد بود.
