نشست سوم مجموعه «جوانه که می‌زنیم»؛ نهادهای مدنی و بازسازی رهایی‌بخش بعد از دوازده روز جنگ

گزارش نشست نهادهای مدنی و بازسازی رهایی‌بخش بعد از دوازده روز جنگ

مجموعه نشست «جوانه که می‌زنیم» برنامه‌ای است که با ابتکار موسسه معین و با هدف باز کردن فضای گفت‌وگو و یادگیری میان کنشگران مدنی در حوزه‌ها و تقاطع‌های مختلف شکل گرفته است. نشست‌هایی که می‌کوشد با گردهم‌آوردن اندیشمندان اجتماعی و کنشگران مدنی، تجربه‌های زیسته و مسیرهای نو برای آینده جامعه مدنی ایران را به بحث بگذارد. در این چارچوب، نشستی با عنوان «نهادهای مدنی و بازسازی رهایی‌بخش بعد از جنگ دوازده روزه» روز سه‌شنبه ۲۱ مرداد در موسسه معین برگزار شد. گفت‌وگوی جمعی این نشست بر پایه این ایده شکل گرفت که جنگ، گسستی عمیق در زندگی جمعی است؛ اما بازسازی فقط ساختن ساختمان‌ها و زیرساخت‌ها نیست. نهادهای مدنی می‌توانند و باید نقش‌آفرینان اصلی در بازسازی آگاهی، همبستگی و کنش اجتماعی باشند. نشست با نگاهی انتقادی و خلاق به تجربه جنگ، نقش نهادهای مدنی و ضرورت بازاندیشی در مفاهیم و رویکردها پرداخت.
محورهای اصلی گفت‌وگو عبارت بودند از:

. تجربه جنگ و پیامدهای اجتماعی آن
. نقش نهادهای مدنی در بازسازی
. بازاندیشی مفاهیم و رویکردها

بازسازی رهایی‌بخش فراتر از آجر و آهن

در این نشست که با گردانندگی فرشید یزدانی برگزار شد، در سخنان آغازین تأکید شد که بازسازی پس از جنگ تنها به حوزه‌های فیزیکی و امنیتی محدود نیست. به گفته یزدانی، جنگ علاوه بر زیرساخت‌ها، امید و همبستگی اجتماعی را نیز هدف قرار می‌دهد و جامعه ایرانی بارها بدون فرصت سوگواری جمعی، تنها به خاموش‌کردن رنج‌ها بسنده کرده است. او مفهوم «بازسازی رهایی‌بخش» را به عنوان بدیلی در برابر «بازسازی امنیتی و فیزیکی» مطرح کرد؛ بازسازی‌ای که توسط مردم و نهادهای مدنی پیش برده می‌شود و بیش از هر چیز به ترمیم روان جمعی، ثبت روایت‌ها و بازآفرینی سرمایه اجتماعی نیاز دارد.

جامعه معلق در وضعیت میان دو جنگ

محمد مالجو پژوهشگر اقتصاد سیاسی با اشاره به این‌که جامعه ایران در وضعیت «پس از جنگ» نیست بلکه در وضعیت «بین دو جنگ» قرار دارد، هشدار داد که تمرکز صرف بر بازسازی می‌تواند جامعه را از اولویت اصلی یعنی «جلوگیری از جنگ» غافل کند. او گفت در سایه تهدید جنگ، دولت‌ها بودجه را به سمت مسائل امنیتی و نظامی سوق می‌دهند و این هزینه‌ها معمولاً بر دوش فرودستان می‌افتد. به همین دلیل، نهادهای مدنی باید در برابر این روند صدای اعتراض باشند و مانع نادیده‌گرفته‌شدن نیازهای اجتماعی شوند.

دموکراتیک‌سازی شرط اصلی بقای جامعه

پرویز صداقت پژوهشگر اقتصاد سیاسی درباره مفهوم همبستگی گفت همبستگی‌ای که در جریان جنگ ۱۲ روزه دیده شد، بیشتر «اضطراری» بود تا پایدار. او تأکید کرد که اگر جنگ‌ها ادامه پیدا کند یا شرایط شبه‌جنگی تداوم یابد، این همبستگی شکننده فرو می‌ریزد. به باور او، شرط اصلی برای ایجاد همبستگی پایدار، مطالبه جدی صلح پایدار و دموکراتیک‌سازی ارکان سیاسی است، چرا که بدون تغییرات بنیادین، امکان برون‌رفت از بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی وجود ندارد.

دولت و ملت، دوگانه‌ای درونی در ذهن ما

محمد سالاری جامعه‌شناس با نگاهی فلسفی به موضوع آگاهی پرداخت و گفت آگاهی واقعی یعنی به‌رسمیت‌شناختن «دیگری» در درون خود. او توضیح داد که دوگانه دولت–ملت در واقع یک شکاف ذهنی است و هر فرد در جامعه هم وجه «دولتی» دارد و هم وجه «ملتی». به باور او، بسیاری از بی‌اعتمادی‌ها و دشمن‌انگاری‌ها ناشی از ندیدن این سویه‌ها در خودمان است. او پیشنهاد کرد جامعه مدنی برای پرکردن این شکاف باید به فرآیند «برساخت آگاهی» روی بیاورد و این بخش‌های جداافتاده وجود اجتماعی را با نقد و بازاندیشی دوباره به هم پیوند دهد.


نیاز به بازتعریف مفاهیم وارداتی در شرایط کنونی

سارا کریمی پژوهشگر اجتماعی نیز با رویکردی تاریخی یادآور شد که دولت در خاورمیانه بیشتر یک کالای وارداتی و ناکارآمد بوده و جامعه مدنی نیز مفهومی ترجمه‌شده و ناپیوسته است. او گفت برای بازسازی آگاهی، لازم است مفاهیم پایه‌ای مثل دولت، جنگ و جامعه مدنی دوباره بر اساس تجربه زیسته مردم این منطقه بازتعریف شوند. کریمی تأکید کرد که جامعه مدنی باید از سطح نام‌گذاری‌های انتزاعی فراتر برود و در میدان واقعی، اولویت‌های ملموس مانند معیشت، آب و برق و حقوق گروه‌های مختلف اجتماعی را محور کار قرار دهد.


ضرورت شبکه‌سازی در بطن نهادهای مدنی

افخم صباغ فعال مدنی حوزه کودکان کار توضیح داد که نهادهای جامعه مدنی معمولاً از دل بحران‌ها متولد می‌شوند و نقش اصلی‌شان تسهیل‌گری است تا مردم خود توانمند شوند و صدایشان شنیده شود. او گفت جامعه مدنی با وجود فشارهای امنیتی دستاوردهای مهمی داشته؛ از جمله تعویق اخراج مهاجران، ثبت‌نام کودکان در مدارس و اعطای شناسنامه به فرزندان مادران ایرانی. با این حال، ضعف شبکه‌سازی و انسجام باعث شد در جنگ اخیر نتواند به اندازه کافی مؤثر باشد. او بر ضرورت تغییر پارادایم در ان‌جی‌اوها، تقویت کار اجتماعی‌محور و ایجاد شبکه‌های گسترده‌تر تأکید کرد.

نشست بازسازی رهایی بخش

نهادهای مدنی زیر فشار، اما همچنان راهگشا

ثریا عزیزپناه فعال حقوق کودکان در سخنان خود تأکید کرد که مسیر امروز ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند گفت‌وگو است و نهادهای مدنی می‌توانند در این زمینه نقش مهمی ایفا کنند. او با اشاره به فشارها و محدودیت‌های بیرونی یادآور شد که ناکارآمدی‌ها نباید تنها به خود این نهادها نسبت داده شود و نمونه‌هایی مانند شورای کتاب کودک نشان می‌دهد که جامعه مدنی توانسته دستاوردهای ماندگار در حوزه فرهنگ و حقوق کودکان داشته باشد. به باور او، بحران اخیر بیش از هر چیز «جنگ روایت‌ها» بود و همین امر ضرورت حرکت نهادهای مدنی به سمت میانجی‌گری اجتماعی و هدفمند کردن گفت‌وگوها را دوچندان می‌‌کند.

صلح تنها راه رهایی

به بیان مینو مرتاضی فعال مدنی، جامعه ایران نسل‌به‌نسل با تجربه جنگ زیسته و حاصل آن چیزی جز فقدان و ویرانی نبوده است. تجربه‌هایی سازمان‌های مدنی نشان داده‌اند که تنها مسیر بازسازی رهایی‌بخش، اصرار بر صلح و کنش ضد خشونت است؛ حتی اگر این مسیر با فشارها همراه باشد. مرتاضی تأکید کرد که جامعه مدنی باید این فضا را گشوده نگه دارد و پیوسته راه گفت‌وگو و صلح‌طلبی را دنبال کند.

گسست میان فکر و میدان در جامعه مدنی

شیما وزوایی پژوهشگر ارتباطات و فعال جامعه مدنی در سخنان خود به گسست میان کنشگران فکری و میدانی جامعه مدنی اشاره کرد و گفت این دو گروه اغلب ادعا می‌کنند که یکدیگر را نمی‌فهمند. او یادآور شد که نهادهای مدنی در بحران‌های کوتاه‌مدت مانند سیل ۹۸ یا کرونا عملکرد خوبی داشتند، اما در بحران‌هایی با میدان متفاوت، مانند جنبش ژینا یا جنگ اخیر، این گسست آشکارتر شد. به باور او، تجربه‌های گذشته نشان داده‌اند جامعه مدنی به سمت تاب‌آوری و توانمندسازی حرکت کرده، اما اکنون پرسش اصلی این است که در شرایط گفتمان‌های رادیکال رقیب به‌ویژه رشد ملی‌گرایی در برابر تکثرگرایی مدنی چه استراتژی تازه‌ای باید انتخاب شود. او تأکید کرد که جنبش ضد جنگ در ایران نیازمند گفتمانی است که بتواند هم کنشگران میدان و هم کنشگران فکر را در کنار هم بیاورد.

مستندسازی تجربه جنگ 12 روزه ضرورت اصلی نهادهای مدنی

مهرداد بهمنی فعال اجتماعی با اشاره به تجربه خود در بحران‌های طبیعی و اجتماعی، گفت جامعه ایران همواره در «شرایط حساس کنونی» زیسته و هیچ‌گاه فرصت برنامه‌ریزی پیشگیرانه واقعی نداشته است. او توضیح داد که در نظام‌های جهانی، برای هر مرحله از بحران دفترچه‌های راهنما و دستورالعمل‌های مشخص وجود دارد، اما در ایران نهادهای مدنی اغلب ناچارند همه مراحل ـ پیشگیری، مدیریت بحران و بازسازی ـ را به‌صورت فشرده و همزمان تجربه کنند. بهمنی تأکید کرد که جامعه مدنی باید بیش از گذشته به برنامه‌ریزی و بازنگری راهبردی بپردازد؛ چه در حوزه کودکان، چه صلح یا سایر زمینه‌ها. او پیشنهاد داد تجربه جنگ ۱۲ روزه همچون سایر حوادث گذشته مستندسازی و جمع‌بندی شود تا نقاط قوت و ضعف نهادهای مدنی روشن گردد و بر اساس آن، این نهادها بتوانند ساختار خود را بازتنظیم کرده، حوزه‌های فعالیت‌شان را متناسب با شرایط جدید کوچک‌تر یا متمرکزتر کنند.

سرمایه اجتماعی مهمترین میدان بازسازی

مصطفی معین رئیس هیات مدیره موسسه معین تاکید داشت که ایران همواره در چهارراه حوادث تاریخی قرار داشته و بحران‌ها، بخشی از زیست همیشگی جامعه ما بوده‌اند. به باور او، نگاه به آینده نیازمند یک رویکرد راهبردی و بلندمدت است؛ رویکردی که فراتر از قدرت نظامی، بر هوشمندی، همبستگی و فرهنگ مقاومت مردم تکیه کند. آنان یادآور شدند که در کنار نقاط قوت، ضعف‌های عمیقی نیز وجود دارد؛ از جمله نبود زیرساخت‌های ایمنی، مدیریت ناکارآمد و مهم‌تر از همه شکاف‌های اجتماعی و بی‌اعتمادی میان جامعه و حاکمیت. به گفته ایشان، پرکردن این شکاف و تقویت سرمایه اجتماعی مهم‌ترین وظیفه جامعه مدنی است، در حالی که فرصت‌های بزرگی نیز وجود دارد؛ چرا که آگاهی عمومی در حال رشد است و این ظرفیت می‌تواند پایه‌ای برای بازسازی اجتماعی و عبور از بحران‌ها باشد.

جوانه‌ای برای صلح؛ بازسازی امید و همبستگی در میانه بحران

در ادامه‌ی گفت‌وگو، دیگر شرکت‌کنندگان نیز هر یک از زاویه‌ای متفاوت به بیان ایده‌ها و نظرهای خود درباره جنگ، پیامدهای اجتماعی آن و نقش نهادهای مدنی در شرایط بحرانی پرداختند. برخی بر ضرورت مستندسازی و روایت‌گری تأکید کردند، عده‌ای بر تجربه‌های زیسته و محدودیت‌های سازمان‌های مدنی در میدان عمل انگشت گذاشتند و برخی دیگر از ضرورت بازاندیشی مفاهیم و تغییر رویکردهای جامعه مدنی سخن گفتند.به طور کلی، نشست «نهادهای مدنی و بازسازی رهایی‌بخش بعد از دوازده روز جنگ» نشان داد که جامعه مدنی ایران، با وجود تمام محدودیت‌ها، همچنان میدان اصلی طرح پرسش‌های تازه و جست‌وجوی راه‌های بدیل برای بازسازی اجتماعی است. گرچه پاسخ‌های قطعی اندک بود، اما همان‌طور که فرشید یزدانی یادآور شد، ارزش این نشست‌ها بیش از هر چیز در یافتن «سؤال‌های درست» نهفته است؛ پرسش‌هایی که بتوانند مسیر آینده نهادهای مدنی را روشن کنند و آن‌ها را از بازتولید مناسبات گذشته به سوی امکان‌های تازه رهایی‌بخش هدایت کند.

مطالب منتخب