وقتی در مورد پدیده کودکان کار و کودکان خیابانی سخن میگوییم، اغلب تصویری کلیشهای از کودک کار در ذهنمان نقش میبندد. کودکی که سر چهارراه در حال فروش دستمال کاغذی و فال حافظ است. قسمتی از این تصویر کلیشهای به علت مواجهه هر روزه ما با این گروه از کودکان کار و خیابان است و بخشی دیگر مربوط به بازنمایی کودکان کار و خیابان از سوی رسانههاست. بازنمایی که بسیاری از اوقات مبتنی بر واقعیت نیست و رویکردش صرفا بر برانگیختن احساسات است.
در این رویکرد رسانهای، اغلب راهحلی برای این پدیده اجتماعی نه برای شهروندان و نه سیاستگذاران و نه حتی کودکانی که درگیر کار و بیسرپناهی هستند ارایه نمیشود. نه به این دلیل که نگاه و نیت رسانهها نسبت به این کودکان منفی است، بلکه به این دلیل ساده که رسانهایها هم مانند دیگر نهادهای مرتبط با پدیده کودکان کار و خیابانی، آگاهی دقیقی از آنچه باید انجام دهند و آنچه باید از آن پرهیز کنند ندارند.
به دلیل عدم وجود اسناد سیاستی و یا کتابچههای راهنما در خصوص زندگی کودکان کار و خیابان، رسانهها قادر به انجام کارکردهای خود از جمله آگاهیرسانی دقیق و آموزش به شهروندان نیستند.
با وجود دهها و صدها تحقیق و گزارش در مورد کودکان کار و خیابان بین سازمانهای مختلف هنوز اجماعی وجود ندارد که مثلا آیا هر کاری که کودکان انجام بدهند برخلاف حقوق کودک است و یا نه در شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور ما کودک میتواند با تلفیق کار و تحصیل بخشی از بار مسئولیت خانواده محروم خود را به دوش بکشد. هنوز تصویر روشنی از وضعیت کودکان کار و خیابان وجود ندارد و فقط کلیشههایی است که کودکان کار را همگی برده باندهای خلافکاری میداند (کلیشهای که در بسیاری از موارد غلط است) . حتی هنوز برای رسانهایها مشخص نیست که اجماع عمومی در خصوص کودکان کار و خیابان این است که مردم از آنها حمایت کنند و یا کاملا آنها را نادیده بگیرند و صرفا نهادهای مسئول را به آنها معرفی کنند و کمک اساسی به آنها را به مسئولان این امر واگذار کنند.
در خصوص بیشتر آسیبهای اجتماعی، از جمله پوشش اخبار و گزارشهای خشونت، اعتیاد، قتل و بیماریها و… کتابچههای راهنما و اسناد سیاستی برای رسانهها و فعالان رسانهای از سوی سازمانهای ذیربط و کارشناسان مرتبط با آن پدیده اجتماعی، مدون شده است که غالبا برگرفته از متون غربی است. در خصوص کودکان کار و خیابان اسناد سیاستی و بالادستی در کشورهای توسعه یافته به ندرت یافت میشود، چرا که قوانین بسیار سختگیرانهای نسبت به حقوق کودکان وجود دارد و چتر ایمنی و حمایتی که این کشورها برای کودکان دارند، کودکان را از مسئولیت ناخواسته در برابر خانواده، بردگی و کار اجباری میرهاند و اغلب شرایط حضور آنها را در مدارس فراهم میکند. حال اینکه در کشوری مانند ایران هزاران کودک کار و خیابان هر روز نه فقط در سر چهارراهها، که در کارگاهها و مزارع و عملیات عمرانی ساختمانها و … در حال کار هستند و چارهای به جز دست کشیدن از تحصیل ندارند و حتی از آموزشهای غیررسمی هم محروم ماندهاند.
حال به جای اینکه تمرکز رسانهها بر این باشد که این کودک چگونه باید به تحصیل برگردد یا از بار مسئولیتش کاسته شود و یا امکانات اولیه رفاهی (خوراک و پوشاک و سرپناه) برایش فراهم شود، اغلب، صرفا به ارائه داستانی احساسی و پر سوز و گذار از زندگی این کودکان بسنده میشود و یا در رسانهها، مفاهیمی همچون فقر و ناتوانی و جرم و جنایت را با این کودکان گره میخورد. اتفاقی که کلیشههای منفی راجع به این کودکان را بازتولید و تقویت میکند.
برای پرهیز از گرفتار شدن در این چرخه غلط در پوشش اخبار مرتبط با کار کودکان باید پیش از هر چیز مدیریت یکپارچه و جامعی در خصوص این پدیده وجود داشته باشد و گروهی متشکل از نمایندگان همه این گروهها در تدوین چنین سندی همکاری کنند.
اصول پوشش اخبار کودکان کار و خیابان
اگر چه پیشنهاد در خصوص نکاتی که رسانهها باید در خصوص پوشش اخبار کودکان کار و خیابان مدنظر قرار دهند، به یک تحقیق مبسوط نیازمند است؛ اما در اینجا به چند نکته ساده کلیدی برای استفاده در اسناد سیاستی در خصوص پوشش رسانهای اخبار مرتبط با کودکان کار و خیابان اشاره میشود:
امنیت مهمترین فاکتور پوشش خبری کودکان کار و خیابان است
شاید بتوان گفت مهمترین اصل در پوشش اخبار کودکان کار و خیابان، حفظ امنیت و آرامش او به عنوان یک فرد صغیر باشد. باید همیشه به خاطر داشت کودکی که در خیابان کار و زندگی میکند ممکن است در معرض مشکلات بسیار متعدد، قلدری، آزار جسمی و روانی و جنسی و ... قرار گیرد. باید همیشه مدنظر داشت که وضعیت او را در مواجه با این مشکلات پیچیدهتر نکنیم.
- حریم خصوصی کودک:
در موضوع حریم خصوصی آنچه اهمیت دارد، تصمیم فرد برای داشتن یک حریم و حد و حدود شخصی برای خود است، اما در رابطه با موضوع حریم شخصی کودکان عدمآگاهی آنان از این نوع حریم و نیز عدمدرک و تصمیمگیری آنان برای حفظ این حریم توسط دیگران باید مورد توجه باشد.
با توجه به عضویت ایران در پیماننامه حقوق کودک، کودک حق برخورداری از حریم خصوصی و کرامت انسانی را داشته و استفاده از تصویرش، مصاحبه گرفتن با او و افشای هویتش بدون اجازه کودک و سرپرست قانونی او، نقض حریم خصوصی او و سبب وارد شدن خدشه به کرامتش میشود.
عدالت (جنسیتی،قومی، طبقاتی)، حقوق بشر و آزادی
در پوشش اخبار کودکان کار و خیابان در صورتی که اصول اخلاقی ما مشخص باشد با چالش کمتری مواجه میشویم. عدالت، حقوق بشر و آزادی سه اصل اساسی است که در تمام جهان در مورد قطعی بودن اجماع دارند و ما میتوانیم برای پوشش اخبار این اصول را سرلوحه کار خود قرار دهیم. پایبند ماندن به این اصول و اخلاق، کمک میکند که کمتر پس از انتشار خبری دچار عذاب وجدان شویم.
- چشم انداز بلند مدت داشته باشیم
- میانجیگری بدون قضاوت داشته باشید
- مجوز سرپرست قانونی کودک را داشته باشید
البته حتی برای تهیه خبر و عكس از كودكان تاكید میشود كه باید عكس به گونهای گرفته شود كه بعدها روی آینده كودک تاثیر منفی نداشته باشد.
- اگر برای کار کودک جرمانگاری شده بود؟
- اگر کودک کار، قربانی جرم و خشونت بود؟
اما در ایران به این سادگی نیست. برخی از گردانندگان کمپینها و روزنامهنگاران با استناد به نشر تصویر توسط والدین کودک یا گاه با انداختن مسئولیت تشخیص قانونی بودن یا نبودن استفاده از این تصاویر برگردن والدین، خود را از اتهام نقض حقوق کودک مبرا میکنند؛ در حالیکه با توجه به اینکه آگاهی عمومی نسبت به حقوق و مسئولیتها و عواقب تصمیمات، در کشور ما پایینتر از کشورهای توسعه یافته است، در موارد مختلف، فعال رسانهای باید مراقبت گستردهتری از کودک را مدنظر قرار دهد.
- در انتخاب واژهها دقت کنید:
- شماتت نکنید
نکته آخر:
این اصول را میتوان و باید با اصول عمومی اخلاق حرفهای خبرنگاری که مجال اشاره به آنها در این فضا وجود ندارد تلفیق کرد و باید تاکید کرد که این اصول فقط در مورد رسانههای مکتوب و رادیو و تلویزیون نیست، بلکه با توجه به گسترش نفوذ شبکههای اجتماعی، فعالان این شبکهها هم باید این نکات را مدنظر قرار دهند.
گردآوری و تنظیم