مهاجر و پناهنده

مهاجر و پناهنده

غالباً مهاجرت با هدف دست‌یابی به فضایی بهتر برای زیستن و امکانات رفاهی بیشتر انجام می‌شود. افرادی که حاضر می‌شوند شهر محل تولد و زندگی و حضور در کنار اعضای خانواده‌شان را رها کنند، غالباً رؤیایی را در سر می‌پرورانند که برای دست پیداکردن به آن، از عزیزترین داشته‌ها و تعلقات‌شان دل کنده و به شهر و یا کشوری دیگر می‌روند. در این یادداشت بر مهاجرت از کشوری به کشور دیگر تمرکز می‌کنیم.
مهاجرت را می‌توان به دو گونۀ اجباری و اختیاری تقسیم کرد. در مهاجرت اجباری، فرد و یا خانواده بدون برنامه‌ریزی بلندمدت و اغلب به صورت ناگهانی کشور محل سکونت‌شان را ترک می‌کنند و در مهاجرت اختیاری، فرد و یا خانواده تصمیم می‌گیرند در یک بازۀ زمانی معیّن، مقدمات مهاجرت‌شان را فراهم و در نهایت به کشور دیگری مهاجرت کنند.
از منظر روانشناسانه مهاجرت حتی اگر به صورت اختیاری و خودخواسته باشد، منجر به آسیب‌های گوناگونی می‌شود که این مخاطرات در کودکان و نوجوانان پررنگ‌تر است و طبیعتاً وقتی مهاجرت به صورت اجباری و بدون برنامۀ قبلی باشد، آسیب‌ها و مسائل ناشی از مهاجرت جدی‌تر می‌شوند. در صورتی‌ که مهاجرت به کشور دیگر به مشکلات و بحران‌های جدیدی منجر شود، در واقع غرض اصلی مهاجرت که جست‌وجوی زندگی بهتر و فضای آرام‌تر و رفاه و آسایش بیشتر است، نقض می‌شود.


روز جهانی مهاجران
مهاجران بسیاری، از برخی از کشورهای همسایه به دو شیوۀ اجباری و یا اختیاری به ایران مهاجرت می‌کنند. یکی از این کشورها، افغانستان است که با بحران‌های متفاوت امنیتی، اقتصادی و ... دست‌وپنجه نرم می‌کند. بسیاری از افغانستانی‌ها که در سال‌های اخیر و حتی در همین روزها از راه‌های دشوار خودشان را به ایران می‌رسانند، در جواب این سؤال که چرا به ایران آمدید؟ می‌گویند: «جنگ است، جنگ.» و همین جنگ نمی‌گذارد اهالی یک کشور با آرامش و احساس امنیت زندگی کنند. البته دلایل مهاجرت و ترک وطن، می‌توانند بسیار ابتدایی و یا بسیار پیچیده باشند، اما در کشور و یا منطقه‌ای که هنوز نزاع بر سر ابتدایی‌ترین خواسته‌های بشری وجود دارد و افراد باید ابتدا برای زنده‌ماندن تلاش کنند، توقع اندیشیدن به نیازهای متعالی بشری بیهوده است.
مشکلات مهاجران افغانستانی با تغییر جغرافیای محل سکونت‌شان از افغانستان به ایران حل نمی‌شود و تنها رنگ عوض می‌کند. افغانستانی‌هایی که تصمیم به ترک کشورشان می‌گیرند، پس از آنکه از راه‌های دشوار و مواجهۀ دائمی با خطر مرگ خود را به شهری در ایران می‌رسانند، با نوع دیگری از مشکلات روبرو می‌شوند که البته بعضی از این مهاجران همچنان معتقدند آنچه برایشان اولویت دارد، امنیت است، اینکه بدانند وقتی به خیابان می‌آیند تا کاری انجام دهند، هر لحظه احتمال انفجار و کشته‌شدن‌شان وجود ندارد. اما باید توجه کرد که نیازهای انسان صرفاً محدود به امنیت نمی‌شود و دولت‌ها موظفند علاوه بر تأمین نیازهای اساسی شهروندان‌شان و رفع مشکلات آنان، شیوۀ مدوّن و معیّنی را برای پذیرفتن مهاجران و حضورشان در کشور اعلام و بر اساس آن برخورد کنند. عدم وجود برنامه‌ای جامع و کامل برای پناهندگان و یا حتی مهاجران موجب شده است که بسیاری از پناهندگان و یا مهاجران با مشکلات عدیده‌ای روبرو شوند. از جملۀ این مشکلات می‌توان به وجود موانع متعدد و جدی در مسیر و برای آموزش کودکان و یا افراد بازمانده از تحصیل، استفادۀ بدون محدودیت از حساب بانکی، دسترسی به سیم‌کارت، اخذ گواهینامۀ رانندگی، انجام معاملات ملکی، حق سفر و تردد آزادانه و بدون محدودیت اشاره کرد.

حقوق مهاجرین
به نظر می‌رسد برای رفع تبعیض علیه مهاجران در جنبه‌های مختلف، در گام اول باید برابری قانونی و حقوقی بین شهروندان یک کشور و مهاجران و یا پناهندگان برقرار شود و از طرف دیگر با اجرای طرح‌های آموزشی و تبلیغاتی مؤثر و گسترده، نگاه بالا به پایین رایج بین شهروندان کشور مقصد را از بین برد. مادامی که تبعیض‌های قانونی علیه مهاجران از بین برده نشوند، اجرای برنامه‌های آموزشی و تبلیغاتی صرف، اثر چندانی برای رفع تبعیض علیه مهاجران ندارد. فضای دوستانۀ موجود بین شهروندان کشور مقصد (ایران) و پناهندگان و یا مهاجران افغانستانی بدون اجرای هیچ طرح و برنامۀ مستمر و طولانی‌مدت در جهت ایجاد دوستی و مودت، وجود دارد و با از بین رفتن تبعیضات قانونی و حقوقی می‌توان انتظار داشت که این برابری در سطح جامعه و به صورت گسترده به وجود بیاید. مادامی که بعضی از افراد با سویه‌های رفتاری نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز، خود را زیر چتر حمایتی قانون تصور کنند، شرایط به همین صورت خواهد بود.

نوشته مجید احمدی نیا

مطالب منتخب