نشست «نهاد مدنی؛ نهاد مراقبت» روز سهشنبه ۳۰ مهرماه با هدف بررسی نسبت میان اخلاق مراقبت، سیاستگذاری اجتماعی و نقش نهادهای مدنی، در مؤسسه معین برگزار شد.
این نشست چهارم مجموعه «جوانه که میزنیم» است؛ برنامهای که با ابتکار موسسه معین و با هدف باز کردن فضای گفتوگو و یادگیری میان کنشگران مدنی در حوزهها و تقاطعهای مختلف شکل گرفته است. نشستهایی که میکوشد با گردهمآوردن اندیشمندان اجتماعی و کنشگران مدنی، تجربههای زیسته و مسیرهای نو برای آینده جامعه مدنی ایران را به بحث بگذارد.
در این نشست، سپیده سالاروند بهعنوان گرداننده و آغازگر بحث، دکتر مریم نصر اصفهانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، و دکتر شیوا علینقیان، مدیر کارگروه مطالعات جنسیت انجمن انسانشناسی ایران، به بیان دیدگاههای خود پرداختند.

ضرورت بازنگری در مفهوم مراقبت
در آغاز نشست، سپیده سالاروند با طرح این پرسش که «آیا نهادهای مدنی ما نهادهای مراقبتی هستند؟» به ضرورت بازاندیشی در مفهوم مراقبت پرداخت و گفت:
«مراقبت در جامعه امروز به امری فردی و درمانمحور تقلیل یافته و از وجه جمعی و ساختاری خود فاصله گرفته است.»
او افزود: «در فضای نئولیبرالی، مراقبت به امتیازی طبقاتی تبدیل شده است؛ بهویژه در بحرانها که افراد توانمندتر و ثروتمندتر قادر به مراقبت از خود هستند و در مقابل، گروههای بیپناه بیپناهتر میشوند.»
سالاروند تأکید کرد که مراقبت باید از سطح فردی فراتر رود و به امری جمعی و اجتماعی بازگردد تا بتواند کارکرد واقعی خود را بازیابد.
بازاندیشی فلسفی اخلاق مراقبت و نقد دوگانههای سلطه
در ادامه، دکتر مریم نصر اصفهانی با مرور ریشههای تاریخی و فلسفی مفهوم مراقبت، به نقد نظامهای فکری دوگانهمحور پرداخت و گفت:
«تقابلهای کلاسیکی چون عقل و عاطفه، بدن و نفس، مرد و زن، و سوژه و ابژه در طول تاریخ ابزار تثبیت سلطه بودهاند و موجب حذف تجربههای زیسته و عاطفی از ساحت اخلاق شدهاند.»
او با اشاره به نظریه «اخلاق مراقبت» که نخستینبار توسط کارول گیلیگان مطرح شد، افزود:
«در این نظریه، قضاوت اخلاقی نه بر اصول انتزاعی و کلی، بلکه بر رابطه، توجه واقعی به دیگری و مسئولیت متقابل استوار است.»
نصر اصفهانی تأکید کرد:
«اخلاق مراقبت به ما میآموزد که فرد اخلاقی تنها در پی فضیلت شخصی نیست، بلکه در شبکهای از روابط انسانی تعریف میشود. مراقبت یعنی کمک به دیگری برای تحقق آنچه خود میخواهد و میتواند باشد، نه آنچه ما برای او صلاح میدانیم.»
او همچنین با اشاره به نامرئی بودن کار مراقبتی در جوامع امروز گفت:
«پرستاران، معلمان و زنان خانهدار بیشترین سهم را در مراقبت دارند، اما کارشان همچنان بیارزش و کمدستمزد تلقی میشود. مراقبت در نظامهای نئولیبرال، حتی زمانی که حرفهای میشود، زنانه و کمبها باقی میماند.»

از اخلاق فردی تا شهروندیِ مراقبتی
در بخش بعدی نشست، شیوا علینقیان با تبیین مفهوم «شهروندی مراقبتی»، آن را مدلی برای بازتعریف نسبت میان فرد، دولت و جامعه دانست و گفت:
«شهروندی مراقبتی بر پاسخگویی مسئولانه به نیازهای متقابل انسانها در تمام مراحل زندگی استوار است. در این چارچوب، دموکراسی زمانی معنا دارد که تقسیم مسئولیتهای مراقبتی عادلانه و شفاف باشد.»
او اینطور ادامه داد:
«نهادهای مدنی باید از سطح ارائه خدمات حمایتی فراتر روند و مراقبت را بهعنوان فضیلت سازمانی و مبنای تصمیمگیری جمعی در ساختار خود جای دهند.»
علینقیان با اشاره به تجربههای بینالمللی در این حوزه پیشنهاد کرد:
«تشکیل شوراهای مراقبتی، بودجهریزی مشارکتی در خدمات اجتماعی و ایجاد هیئتهای مشورتی متشکل از متخصصان و گروههای کمصدا میتواند به نهادینهشدن نگاه مراقبتی در حکمرانی اجتماعی کمک کند.»
گفتوگو و طرح دیدگاههای پایانی
در بخش پایانی نشست، حاضران دیدگاهها و پرسشهای خود را درباره پیوند اخلاق مراقبت با دین، محیط زیست، کار داوطلبانه و عدالت اجتماعی مطرح کردند.
یکی از شرکتکنندگان با اشاره به فقدان چارچوب روشن برای فعالیتهای داوطلبانه گفت:
«نبود آموزش و سرپرستی در کارهای مراقبتی گاه به آسیب اجتماعی منجر میشود. لازم است نهادهای مدنی برای فعالیت داوطلبانه، نظام حمایتی و مشوقهای مشخصی طراحی کنند.»
در این بخش همچنین بر اهمیت عدالت بیننسلی در سیاستهای محیطزیستی و ضرورت توجه به «حق آیندگان» تأکید شد.
در پایان، سخنرانان با اشاره به اینکه مراقبت باید از مرز امور فردی فراتر رود، خاطرنشان کردند: مراقبت باید بهعنوان بنیانی اخلاقی، اجتماعی و سیاسی در تصمیمسازیهای عمومی و ساختار نهادهای مدنی مورد توجه قرار گیرد.
